فصل دوم: خاطرات حجت ‌الاسلام والمسلمین سید اسدلله امامی میبدی
واسطه ارتباط امام و آیت الله صدوقی
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

محل نشر : تهران

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

واسطه ارتباط امام و آیت الله صدوقی

‎[1]‎

‏در دوره‌ای آقای صدوقی ناراحتی داشتند. ایشان اگر به طور مستقیم به آقای خمینی ‏‎ ‎‏نامه می‌نوشت نامه به دست آقای خمینی نمی‌رسید، لذا آقای صدوقی روی پاکتِ نامه ‏‎ ‎‏اسم من را می‌نوشت اما در داخل پاکت نامه خطاب به آقای خمینی بود. هر وقت ‏‎ ‎‏نامه‌ای از آقای صدوقی دریافت می‌کردم می‌دانستم که مربوط به آقای خمینی است ‏‎ ‎‏چون من با آقای صدوقی رابطه‌ای نداشتم. نامه را خدمت آقای خمینی می‌بردم، ‏‎ ‎‏گاهی وقت‌ها هم داخل اندرونی بیت آقای خمینی می‌شدم. نامه آقای صدوقی اغلب ‏‎ ‎‏درباره اوضاع یزد و ایران بود.‏

‏آقای خمینی به من می‏‏‌‏‏گفت که نامه را خودت بخوان و من نامه را در اندرونی برای ‏‎ ‎‏آقای خمینی می‏‏‌‏‏خواندم، سپس آقای خمینی به من دستور می‏‏‌‏‏داد که شما این و این ‏‎ ‎‏مطلب را برای آقای صدوقی بنویس. من هم می‏‏‌‏‏نوشتم و به آقای صدوقی می‏‏‌‏‏فرستادم. ‏‎ ‎‏تقریباً دوـ سه ماه بین آقای خمینی و آقای صدوقی بزرگ واسطه بودم و دو سه نامه ‏‎ ‎‏بین آقای خمینی و آقای صدوقی به همین نحو رد و بدل شد. یادم هست که روزی به ‏‎ ‎‏اندرونی آقای خمینی رفتم. احمد آقا هم بود. آن ایام ایشان هنوز لباس روحانیت ‏‎ ‎‏نپوشیده بود. او پشت در آمد و گفت که چه کار داری؟ گفتم: نامه آقای صدوقی را ‏‎ ‎‏آورده‏‏‌‏‏ام. رفت و به آقا گفت. آقا هم فرموده بود بگو بیاید. رفتم و دیدم آقای خمینی ‏‎ ‎‏یک پیراهن و یک زیر شلواری پوشیده و یک لنگ هم بر گردن کرده و دارد با دست ‏‎ ‎‏خودش، خودش را اصلاح می‏‏‌‏‏کند. آقای خمینی ریش و سرش را خودش اصلاح ‏‎ ‎‏می‏‏‌‏‏کرد. نامه که تمام شد به من گفت جوابش را این گونه بنویس و بفرست.‏


‏ امضاء هم می‏‏‌‏‏کردند یا همان که شما می‏‏‌‏‏نوشتید کافی بود؟‏

‏ خودش امضاء نمی‏‏‌‏‏کرد. فقط می‏‏‌‏‏گفت که به آقای صدوقی مثلاً این طور بنویس، ‏‎ ‎‏من هم می‏‏‌‏‏نوشتم. آن ایام وضع به حدی بد بود که کلمه «خمینی» را هم نمی‏‏‌‏‏نوشتم.‏

  • . آیت الله شیخ محمد صدوقی در 1284 ش. در خانواده ای روحانی در یزد به دنیا آمد. علوم دینی را تا سطح  لمعه در مدرسه علمیه عبدالرحیم خان یزد گذراند سپس به اصفهان رفت و در مدرسه چهار باغ مشغول  تحصیل گردید. یک سال بعد قم را برای تحصیل ترجیح داد و به آن شهر رفت. وی علاوه بر تحصیل در قم  مسؤولیت رسیدگی به امور طلبه ها و تقسیم شهریه طلبه ها را بر عهده داشت. در زمان آیت الله بروجردی نیز  تولیت مدارس را عهده دار گردید. او در دوران نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی همواره از یاران و حامیان نزدیک امام به شمار می آمد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نماینده امام و امام جمعه یزد شد و در 11 تیر  1361 پس از برگزار کردن نماز جمعه به آتش کینه کفر و نفاق به شهادت رسید.